Web Analytics Made Easy - Statcounter

باربارا لیسون، رئیس فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری (ایفلا) در گفتگو با سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فناوری اطلاعات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور به موضوعات مختلفی از جمله ارتباط کتابخانه‌ها با توسعه پایدار، فضای مجازی، کتابداری نوین و همچنین وضعیت معیشتی کتابداران در دنیا پرداخت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 «باربارا لیسون»، متولد ۱۹۵۶ در لهستان، خودش را یک کتابدار می‌داند. او در دانشگاه روهرِ بوخوم در رشته فلسفه، تاریخ و علوم تربیتی تحصیل کرده و در «اولدنبورگ» و «کلن» به عنوان کتابدار کار کرده است. لیسون، سی سال خدمت در کتابخانه عمومی شهر برمن (دومین شهر بزرگ شمال آلمان بعد از هامبورگ) را از افتخارات خود می‌داند. از سال ۲۰۰۳ همکاری با «ایفلا» (فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری) را آغاز کرد.

پس از حدود بیست سال همکاری، برای سال‌های ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۳ به عنوان رئیس ایفلا انتخاب شد. او قبل از ریاست ایفلا، عضو هیئت مدیره، عضو کمیته اجرایی، معاون رئیس و رئیس گروه متخصصان فرهنگ و جامعه اطلاعاتیِ ایفلا بوده است. لیسون در حال حاضر عضو کمیته اجرایی انجمن کتابخانه‌های آلمان نیز هست. مهم‌ترین ایده و فعالیت او در مناصب اجرایی، حمایت از سیاست‌گذاری برای توسعه کتابخانه‌ها بوده است.

سیدباقر میرعبداللهی، معاون برنامه‌ریزی، پژوهش و فنّآوری اطلاعات نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور که به دعوت و هزینه ایفلا، به منظور انتقال تجربیات جمهوری اسلامی ایران در حوزه کتابخانه‌های عمومی و آگاهی از دانش جهانی این حوزه و گسترش فعالیت‌های بین‌المللی، به نمایندگی از سوی نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در کارگاه‌های ۳ روزه ایفلا (از ۲۳ تا ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۱) با عنوان «به سوی کتابخانه پایدار در آسیا-اقیانوسیه» و با حضور مدیران و متخصصان کتابخانه‌های عمومی در بانکوک تایلند شرکت کرده بود، در روز پایانی این کارگاه گفت‌وگویی را با باربارا لیسون در هتل «سنترا بای سنتارا» داشته که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

خانم لیسون ممنونم که فرصت این گفتگو را فراهم کردید. سؤال اوّل من درباره موضوع کارگاه منطقه‌ای ایفلا یعنی مفهوم «توسعه پایدار» و نسبت آن با کتابخانه‌های عمومی است که امکان طرح آن در همایش فراهم نشد. توسعه پایدار یک معنای تاریخی دارد که به شرایط زندگیِ پس از انقلاب صنعتی و نتایج مخرّب زیست‌محیطی و اجتماعیِ ناشی از توسعه یک‌جانبه اقتصادی مربوط است و، برای حل مشکل، پیشنهاد توسعه متوازن را ارائه می‌دهد. من فعلاً به این مفهوم از توسعه پایدار کاری ندارم. چیزی که ایفلا در توسعه پایدار به دنبال آن است واجد نوعی معنای حقوق بشری است که مبنای آن توجه به همبستگی اجتماعی و فرصت‌های برابر است و معتقد است کتابخانه یک عامل کلیدی برای رسیدن مردم به جهان بهتر است. این ایده، بسیار عالی و شریف است، اما نکته این است که شما این ایده را در بستر یک چشم‌انداز و استراتژی جهانی تعریف می‌کنید. سؤال من این ست که اگر قبول کنیم که توسعه پایدار هر کشور، توسعه پایدار همان کشور است و اگر بپذیریم که دو مفهوم «مردم» و «سرزمین» عوامل مهم توسعه هستند و ما در دنیا با «مردم‌ها» و «سرزمین‌ها» مواجه هستیم، در این صورت چگونه می‌توانیم از استانداردی جهانی و مورد توافقِ همه بینش‌ها در باب توسعه پایدار سخن بگوییم؟ اگر این گزاره را قبول دارید به نظر شما در موارد اختلاف باید چه کنیم؟

سؤال خیلی خوبی است، اما اگر بخواهیم ایده‌هایمان اجرایی شوند، نباید موضوعات را این‌قدر پیچیده کنیم. توسعه پایدار -چه به قول شما معنای تاریخی داشته باشد و چه معنای فرهنگی و مربوط به نقش کتابخانه در آن- در هر حال باید شامل مجموعه‌ای از قوانین کلی باشد. ما در ایفلا به این قوانین کلی تحت عنوان «اهداف هفده‌گانه توسعه پایدار سازمان ملل متحد» اشاره کرده‌ایم که شما را به مطالعه آن‌ها دعوت می‌کنم. در واقع، یکی از برنامه‌های ایفلا برای تحقق توسعه پایدار در بخش کتابداری و اطلاع‌رسانی، «برنامه حمایت بین‌المللی» است که خودش شامل آن اهداف هفده‌گانه است: «پایان‌دادن به فقر»، «پایان‌دادن به گرسنگی»، «زندگی سالم و ارتقای رفاه»، «آموزش باکیفیت»، «برابری جنسیتی»، «در دسترس‌بودن بهداشت و آب سالم»، «دسترسی به انرژی پاک و به‌صرفه»، «رشد اقتصادی پایدار و داشتن شغل شایسته»، «صنعت و ارتقای زیرساختی»، «کاهش نابرابری»، «شهر‌ها و جوامع پایدار»، «الگوی تولید و مصرف پایدار»، «مبارزه با تغییرات اقلیمی»، «استفاده پایدار از اقیانوس‌ها و دریاها»، «ارتقای زیست‌بوم و جلوگیری از نابودی تنوع زیستی»، «جامعه پایدار و صلح‌آمیز» و «احیای مشارکت جهانی برای توسعه پایدار». این‌ها اهداف اصلی توسعه پایدار هستند.

هر یک از این هفده قاعده به قواعد کوچک‌تری هم تقسیم می‌شوند که در آن‌ها به موضوع سؤال شما توجه شده است. مثلاً در توضیح روش‌های اجراییِ هدف دوم یعنی «پایان دادن به گرسنگی از راه توسعه کشاورزی پایدار» به تفاوت مردم و سرزمین‌ها توجه شده و به تقویت ظرفیت‌های سازگاری با تغییر اقلیم، شرایط بد آب و هوایی، خشکسالی و سیل اشاره شده است. این‌ها همه نشانه توجه به کشور‌های دارایِ پایین‌ترین سطح توسعه‌یافتگی است. یا مثلاً در هدف چهارم، یعنی «تضمین آموزش باکیفیت» به موضوع تعداد بورس‌های اعطاشده به کشور‌های در حال توسعه و کشور‌های کوچک و آفریقایی توجه شده است. همین‌طور در هدف شماره شش، یعنی تأمین آب آشامیدنی، به اهداف فرعی مانند مدیریت منابع آبی مشترک، حفاظت از اکوسیستم‌های آبی و حمایت از جوامع محلیّ اشاره شده است.

در این موارد شاید بر حسب موارد تفاوت‌هایی در هر کشور و زیست‌بوم وجود داشته باشد که به آن‌ها توجه شده است؛ مثلاً می‌دانیم که کشاورزی در ایران با آلمان متفاوت است. خود این تفاوت می‌تواند به عنوان یک قاعده کلی در نظر گرفته شود. پیشنهاد ما این است که آن هفده هدف و اهداف فرعی آن دیده شود و سپس به این فکر کنیم که کدام یک از آن‌ها به تمایل یا روش‌های کاری ما نزدیک‌تر است. موضوع کشاورزی فقط یک مثال بود. در این مثال، فرایند‌هایی که برای بهره‌وری بیشتر و دسترسی به محصول بهتر بر روی خاک انجام می‌شود در ایران و آلمان شاید جواب بدهد، اما همان فرایند و روش در کشور دیگر جواب ندهد. ما در سراسر کره زمین مشکلات و تمایزاتی داریم؛ مثل تغییرات آب و هوایی و ویژگی‌های بهداشتی و درمانی. این نوع مشکلات از هر کشوری تا کشور دیگر متفاوت است، ولی حل آن مربوط به همه دنیاست؛ بنابراین، آن هفده قاعده، قاعده‌ای کلی برای همه کشورهاست. برای برطرف کردن این مشکلات هم باید به کلیّت آن معتقد باشیم. قوانین سازمان ملل برای همه گروه‌ها، ناحیه‌ها و استان‌ها یکی نیست. در آلمان ۱۶ استان داریم که از طرف سازمان ملل برای هر محل و موقعیت، قاعده و قانون متفاوتی موجود است.

* آن هفده هدف توسعه پایدار بسیار معروف است و من هم آن‌ها را دیده‌ام. مثال‌های شما بیشتر محیط‌زیستی بود، ولی منظور من توجه به تفاوت‌های بنیادی در موقعیت‌های بشری است؛ چراکه موضوع توسعه پایدار، انسان است، نه صرفاً زیست‌بوم یا اقتصاد و سیاست. جهان‌بینی و اساساً شیوه بودن انسان‌ها با یکدیگر متفاوت است (مثلاً انسان ایرانی با انسان آلمانی). توجه به این موضوع، پیشنهاد یک استاندارد جهانی را سخت می‌کند. منظر، بسیار مهم است؛ مثلاً در همان مثال کشاورزی شما این‌که ما ارزش واقعی محصولات کشاورزی را به عنوان یک کالای زیست‌محیطی در نظر بگیریم یا یک کالای اقتصادی، تفاوت زیادی در موضوع ایجاد می‌کند؛ بنابراین، دستیابی به اهداف توسعه پایدار، فراتر از سیاست و اقتصاد و محیط‌زیست است. منظورم درست یا نادرست بودن استاندارد‌ها از نظر علمی نیست. پذیرفتن یا نپذیرفتن آن‌ها بر اساس شرایط و دیدگاه‌های متفاوت و گاه متضاد هم مطرح است. این مسأله در مورد استاندارد‌ها و رهنمود‌های ایفلا هم -که ادعای جهانی‌بودن دارد- مطرح می‌شود. دقیقاً مشخص نیست که با وجود تفاوت در نیاز‌ها و منابعِ و دیدگاه ذی‌نفعان، چگونه می‌توان از این استاندارد‌ها به‌طور مشترک استفاده کرد.

اولاً باید بگویم که برنامه پیشنهادی توسعه پایدار از بهشت نیامده است و حتماً می‌توان آن را نقد کرد و درباره آن پرسید. همه جزئیات این برنامه و برنامه‌هایی از این قبیل، مستند به کنوانسیون‌های حقوق بشریِ سازمان ملل متحد است که البته جنبه جهانی آن برای همه معلوم است. درست است که مثلاً زن ایرانی و آمریکایی و آلمانی تفاوت‌هایی در جهان‌بینی دارند، اما از نظر موقعیت‌های حقوق بشری یکسان هستند. در این اسناد به اختلاف‌هایی که منظور شماست، توجه شده است که اتفاقاً من در مثال محیط‌زیستی خودم به آن اشاره کردم. محور چهارم اهداف هفده‌گانه توسعه پایدار، یعنی برابری در آموزش باکیفیت هم یک مورد دیگر است.

اولاً باید بگویم که برنامه پیشنهادی توسعه پایدار از بهشت نیامده است و حتماً می‌توان آن را نقد کرد و درباره آن پرسید. همه جزئیات این برنامه و برنامه‌هایی از این قبیل، مستند به کنوانسیون‌های حقوق بشریِ سازمان ملل متحد است که البته جنبه جهانی آن برای همه معلوم است.

آرمان‌ها و درخواست‌های ایفلا هم در همین حال و هواست. ما در ایفلا از یک کتابخانه جهانیِ متحد حرف می‌زنیم که به دنبال تقویت سواد، آگاهی و مشارکت همه جوامع است. چشم‌انداز ما جهانی است. شما به ارزش‌های اصلی ایفلا نگاه کنید و ببینید که چه مفاهیمی را به عنوان چشم‌انداز و مأموریت خودش تعریف کرده است؛ مثلاً آزادی دسترسی به اطلاعات که در ماده ۱۹ اعلامیه جهانی حقوق بشر هم آمده است، از برنامه‌های ماست. به نظر ما ارائه خدمات کتابخانه‌ای و اطلاعاتی با کیفیت بالا به تضمین این دسترسی کمک می‌کند. ضمناً این که ما همه اعضای ایفلا را -بدون توجه به موقعیت‌های قومی و نژادی و زبانی و دینی و جنسی- به فعال‌کردن ظرفیت‌هایشان متعهد کرده‌ایم، نشان می‌دهد که تعهد ما حمایت از مشارکت همه افراد با زمینه‌ها و مهارت‌های متنوع است.

ساختار و بخش‌های منطقه‌ای ایفلا هم چنین وضعی دارد و اولویت‌هایش جهانی است. می‌دانید که ایفلا شش بخش منطقه‌ای دارد که خود این تقسیم‌بندی نشان‌دهنده دیدگاه جهانی آن است: بخش‌های آسیا-اقیانوسیه (که نمونه فعالیتش همین کارگاه بانکوک است)، اروپا، آمریکای لاتین و دریای کارائیب، خاورمیانه و شمال آفریقا، آمریکای شمالی و جنوب صحرای آفریقا؛ بنابراین، نهاد‌های ما تقریباً در سراسر جهان حضور دارند و ظرفیت منحصربه‌فردی را برای تحقق اهدافمان فراهم می‌کنند. همکاری ایفلا با سازمان‌های بین‌المللی مثل سازمان ملل هم برای ایجاد همین درک جهانی است.

شما گفتید که توسعه پایدار صرفاً اقتصادی و سیاسی و زیست‌محیطی نیست. همین طور است. تأکید ایفلا بر ترویج و پاسداری از فرهنگ و میراث‌های بومی و حمایت از کتابخانه‌ها برای ترویج فرهنگ و دسترسی به میراث به نفع جوامعشان هم به همین دلیل است. اساساً اهدافی مثل توسعه سواد و مهارت‌های هنری و تضمین دسترسی عادلانه و مشارکت نمی‌توانند جهانی نباشند.

ممنونم. در صحبت‌های پایانی‌تان در روز آخر همایش تأکید کردید که امروزه کارکرد کتابخانه‌های عمومی تغییر کرده و همه قبول کرده‌اند که وظیفه کتابدار دیگر فقط عضوگیری و امانت نیست و مهارت کتابداری باید بیرون از کتابخانه دنبال شود. به نظر رئیس ایفلا این ایده در حال حاضر در جهان چقدر در میان کتابداران محقق شده و تا وضع مطلوب چقدر فاصله داریم؟

اولاً باید بگویم حتی اگر وظیفه مهم کتابدار را در رابطه با عضو تعریف کنیم و جذب مخاطب را کار او بدانیم، این وظیفه باید بیرون از قفسه‌ها انجام شود. فقط بخش کوچکی از چیزی که ما کتابدار‌ها آن را «اشاعه اطلاعات» می‌دانیم در کتابخانه قابل پیگیری است. این کتابدار است که کتاب‌ها و منابع اطلاعاتیِ موجود در کتابخانه را به سخن در می‌آورد و با فرارفتن از کتابخانه به مفهوم اطلاع‌رسانی معنای دیگری می‌دهد. ضمناً در بسیاری از موارد، ارائه خدمت به گروه‌های خاص، مانند افراد کم‌سواد و بی‌سواد، خانه‌دار‌ها و اقلیت‌های زبانی و قومی، نیاز به بیرون‌رفتن از کتابخانه دارد. کتابخانه نماد جامعه است و راه‌اندازی فعالیت‌های گروهی و جمعی و قراردادن کتابخانه به عنوان نقطه آغاز آن، مستلزم مشارکت اجتماعی کتابداران در این موارد است.

این را هم بگویم که معنای بیرون‌رفتن از کتابخانه آن‌قدر وسیع است که می‌تواند به معنای ملاقات با کتابدارِ دیگر یا همکار فرهنگیِ غیرکتابدار هم باشد. مسئله این است که کتابدار در خودش متوقف نشود.

اما درجه و سرعت تحقق این ایده بستگی به برنامه کشور‌های مختلف در توسعه دارد. در این مورد وضعیت کشور‌های مختلف فرق می‌کند و درجه تحقق حتماً یکسان نیست؛ مثلاً خیلی از ما کتابدار‌ها در آلمان، خودمان به مدرسه می‌رویم و با بچه‌ها حرف می‌زنیم و یا شخصاً در موقعیت‌های اجتماعی مثل جشنواره‌های فرهنگی و گردهمایی موسیقی حاضر می‌شویم و کتابداران جوان را به آنجا می‌بریم. همین‌طور خودمان نزد سالمندان می‌رویم و پای صحبت کسانی می‌نشینیم که به کتابخانه نمی‌آیند یا، به هر دلیل، نمی‌توانند بیایند. قرار نیست منتظر بمانیم تا مردم به کتابخانه‌ها بیایند.

* امروزه خیلی‌ها معتقدند غلبه فضای مجازی بر مناسبات ارتباطی و رسانه‌ای، مزاحم خواندن کتاب شده است و از آن به عنوان یک آسیب، تهدید و رقیب کتابخوانی نام می‌برند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا واقعاً فضای مجازی جای کتاب را می‌گیرد و خطری برای کتابخوانی محسوب می‌شود؟ اگر این‌طور است وظیفه کتابدار چیست؟

تردید ندارم که فضای مجازی، مثل بسیاری از بخش‌های دیگر فرهنگ، روی کتاب و کتابخانه هم تأثیر گذاشته است. البته شما از دو واژه «رقیب» و «آسیب» استفاده کردید. این دو با هم فرق دارند. رقیب‌بودن فضای مجازی برای کتاب را می‌توان تحمل کرد و از فضای رقابت استفاده هم کرد و برای اصلاح مناسبات بین این دو برنامه‌ریزی کرد. اما آسیب و تهدید بودن موضوع دیگری است. در استفاده از فضای مجازی هم البته بین معتاد و وابسته شدن به آن و تغییردادن فرم کتابخوانی با استفاده از تکنولوژی فرق هست. به نظر من -با این‌که خودم خیلی اهلش نیستم- کتاب الکترونیکی را نمی‌توانیم و نباید نفی کنیم. بهتر است به ارتباط فکر کنیم و البته با دقت مراقب آسیب‌ها باشیم.

این موقعیت برای کتابدار‌ها و دیگران این وظیفه را ایجاد می‌کند که به مردم آموزش دهیم چه‌طور از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند. باید به آن‌ها بگوییم چه خبری و چرا می‌تواند معتبر باشد یا نباشد و اینکه به دنبال منبع آن‌چه می‌خوانند باشند؛ برای مثال در آلمان برخی از همکاران من به مدارس می‌روند و به بچه‌ها آموزش می‌دهند که اگر فلان مطلب را در شبکه‌های اجتماعی خواندند آیا باید به آن باور داشته داشته باشند یا نه و چگونه و چقدر. این فعالیت حدود سه-چهار سال است که در آلمان انجام می‌شود. آموزش فقط به این نیست که به بچه‌ها بگوییم انگشتانشان را چه‌طور روی صفحه نمایش سُر بدهند. باید از فضای مجازی به شکلی مسئولیت‌پذیر استفاده کنیم؛ یعنی به قابل‌اعتمادبودن منبع خبر توجه کنیم. در هر صورت، آموزش استفاده درست از فضای مجازی بخش مهم این ماجراست. ما این ضرورت را در آلمان از وقتی احساس کردیم که آقای ترامپ به قدرت رسید و باعث وجود فضایی شد که در آن خبر‌های جعلی و بی‌اساس منتشر می‌شد.

در استفاده از فضای مجازی بین معتاد و وابسته شدن به آن و تغییردادن فرم کتابخوانی با استفاده از تکنولوژی فرق هست. به نظر من کتاب الکترونیکی را نمی‌توانیم و نباید نفی کنیم. بهتر است به ارتباط فکر کنیم و البته با دقت مراقب آسیب‌ها باشیم. این موقعیت برای کتابدار‌ها و دیگران این وظیفه را ایجاد می‌کند که به مردم آموزش دهیم چه‌طور از شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند.

بعضی کتابداران شاغل در نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در ایران از وضع مالی و معیشتی خودشان ناراضی‌اند. نوع استخدام آنها، عمومی و غیردولتی بودن محل استخدامشان و همین‌طور گسترده‌نبودن منابع درآمدی نهاد و بعضی مشکلات قانونی دیگر، این نگرانی را در آن‌ها ایجاد کرده است. شما به عنوان رئیس ایفلا و کسی که سال‌ها در نقاط مختلف دنیا به کار کتابداری اشتغال داشته‌اید در این باره چه فکر می‌کنید و چه نکته یا توصیه‌ای دارید؟

متأسفم، چه بد! در برخی از ایالات آمریکا و برخی شهر‌های اروپای غربی حقوق کتابداران خوب است، اما در بعضی مناطق اروپای مرکزی و شرق اروپا -که سال‌ها پیش آن را با نام بلوک شرق و محل ظهور کمونیسم می‌شناختیم- یعنی از آلمان به سمت شرق و از دریای بالتیک تا یونان، کتابداران حقوق بسیار کمی دارند. دوشغله بودن برخی کتابداران در این مناطق یک واقعیت است. در روسیه، که من در آنجا فلسفه خوانده‌ام، خیلی از کتابداران دوشغله بودند و هنوز هم هستند. این اختلاف وضعیت‌ها به اختلاف تراز‌های اقتصادی کشور‌ها مربوط می‌شود که در همه جای دنیا هست. تقریباً در همه جای دنیا کتابدار‌ها به طور معمول زیرمجموعه سرویس‌های عمومی هستند و این سرویس‌ها معمولاً درآمد بالایی ندارند و نمی‌توانند حقوق بالا پرداخت کنند.

گروه‌های صنفی مربوط به کتابداران، از گروه‌های دانشگاهی گرفته تا گروه‌های آزاد و دولت‌ها، باید به این موضوع توجه علمی کنند و آن را در دستور کار خودشان قرار دهند. این اصناف و نهاد‌های کتابداری باید با سرمایه‌داران و دولت‌ها وارد گفتگو‌های منطقی و هدفمند شوند یا به عنوان اتحادیه عمل کنند. البته دغدغه شغل‌داشتن غیر از داشتن حقوق کم است. الان در خیلی از کشور‌های دنیا مردم دغدغه داشتن شغل مناسب دارند و دریافتیِ‌ِ کم مشکل بعدی آنهاست. اگر تعداد کتابخانه‌ها بیشتر شود، تعداد کتابداران شاغل در آن‌ها هم بیشتر می‌شود و این باعث می‌شود فارغ‌التحصیلان رشته کتابداری نگرانی کمتری برای پیداکردن شغل مرتبط با رشته تحصیلی‌شان داشته باشند. به طور کلی فکر می‌کنم حل این مشکل در تمام دنیا زمان‌بَر است.

اما در جواب به این سوال شما مایلم به یک نکته دیگر هم اشاره مختصری بکنم که چندان مربوط به درآمد کتابداران در ایران یا کشور‌های دیگر نیست، اما به ارتباط میان کتابخانه و توسعه اقتصادی، یعنی موضوع همین همایش سه‌روزه خودمان در بانکوک، مربوط است. امروزه سیاستمداران و اقتصاددانان در همه جای جهان نگرانند که آیا با وجود جمعیت در حال افزایش کشور‌ها چگونه می‌توان -و آیا اصلاً می‌توان- برای افزایش دائمی و منطقی درآمد‌ها برنامه‌ریزی کرد. اتفاقاً نقش کتابخانه‌های عمومی درست همین جا معلوم می‌شود. کتابخانه منابع اطلاعاتی را قابل‌دسترس می‌کند و از این راه امکان و انگیزه‌ای را فراهم می‌کنند تا مردم به روش‌های جدید تولید و کسب‌وکار فکر کنند. این کم‌ترین فایده و نقش کتابخانه در ایجاد توسعه اقتصادی پایدار است.

* کتابداران -دست‌کم به مناسبت شغل و مواجهه هر روزه‌شان با اعضای کتابخوان- نمی‌توانند با کتابخوانی مأنوس نباشند. شما به عنوان یک کتابدار و رئیس ایفلا چه کتاب‌هایی را می‌خوانید و چه موضوعاتی را می‌پسندید؟ اعضای کتابخانه‌های عمومی ما در ایران بیشتر داستان، روان‌شناسی عمومی و تاریخ می‌خوانند و این‌ها از رده‌های پُرامانت در کتابخانه‌های ماست.

اول اینکه کتابداران نباید ارتباط‌شان با کتاب‌های مربوط به رشته تحصیلی‌شان و همین طور کتاب‌هایی که برای کار در کتابخانه و ارتباط با مردم به کارشان می‌آید، مانند مدیریت و روان‌شناسی، را فراموش کنند. ارتباط همیشگی کتابداران با این نوع منابع لازم است. ارتباط من با کتاب خوب است. البته به منابع کاغذی مراجعه می‌کنم. حتی مقالات و یادداشت‌های اینترنتی را هم از روی پرینت کاعذی آن‌ها می‌خوانم. مثل خوانندگان کتابخانه‌های شما در ایران، داستان و شعر از علاقه‌های قطعی من است. داستان‌های تاریخی و بیوگرافی هم فراوان می‌خوانم. کتاب‌های جنایی‌نویس مشهور خانم آگاتا کریستی را خیلی خوانده‌ام. یکی از کتاب‌های مورد علاقه من رمان «ماتیلدا» نوشته رولد دال است که شهرت جهانی دارد. این کتاب دوست‌داشتنی داستان دختری عجیب است که، با کمک یک معلم و کتابدار، خودش را پیدا می‌کند.

به جز کتابخوانیِ شخصی، به شکل‌های دیگری هم با کتاب ارتباط دارم. مثلاً من عضو برخی از کمیته‌های داوری هستم که به نویسندگان برتر جایزه می‌دهد؛ مثل گروه کتاب سیاسی سال در کشور آلما؛ و البته قرارداشتن در موقعیت داوری، مستلزم ارتباط پیوسته با کتاب است.

باشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری ادبیات

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: کتابداران جوان توسعه پایدار ادبیات جهان نهاد کتابخانه های عمومی کشور فضای مجازی توسعه پایدار توجه شده برنامه ریزی عنوان یک رئیس ایفلا کتابدار ها بین المللی سازمان ملل برای کتاب حقوق بشری همین طور برای همه کتاب ها گروه ها کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۶۴۴۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه‌آهن، لکوموتیو کنسرسیوم را توقیف کرده است/ افغانستان به‌دنبال استفاده از کریدور لاجورد

معاون کنسرسیوم توسعه ریلی با بیان اینکه راه‌آهن لکوموتیو کنسرسیوم ریلی را از یک اردیبهشت توقیف کرده است، گفت: مسئولان هیئت‌حاکمه افغانستان گفتند اگر راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران نمی‌خواهد بگذارد کریدور شرق به غرب به بهره‌برداری برسد، از مسیر کریدور لاجورد (یعنی ترکمنستان - دریای خزر- آذربایجان - ترکیه) اقدام به انتقال محموله‌های خودمان به ترکیه خواهد کرد.

جواد طاهرافشار در گفـت‌وگو با ایسنا بیان کرد: اظهارات راه‌آهن درباره بی‌اطلاعی از وارد شدن قطار ترانزیتی به خاک ایران، بیشتر شبیه شوخی است؛ مثل اینکه یک هواپیما وارد کشور شود و سازمان هواپیمایی کشور بگوید من خبر نداشتم و وقتی از یک ایرلاین پرسیدم گفته که هواپیمایی نیامده است. شبکه ریلی کشور ایستگاه دارد و مرز ما مرزبان دارد؛ وقتی قطاری وارد می‌شود صورت‌جلسه شده و بر اساس اعلام سلسله‌مراتب مسئولان کشور این اقدامات انجام شده است.

وی ادامه داد: اگر کنسرسیوم به این شکل که راه‌آهن می‌گوید قطاری وارد کشور کرده بودیم، تا کنون چند بار ما را محاکمه کرده بودند. اما اکنون سرمان را بالا گرفتیم و می‌گوییم که راه‌آهن کشور در بهره‌برداری از کریدورها مقاومت دارد. نقصی متوجه کار ما نیست. نامه‌ها هم موجود است و ما آمادگی کامل برای انتشار مستندات را داریم؛ اینکه حتی شورای تامین به راه‌آهن نامه زده که یک قطار تجاری دارد وارد کشور می‌شود. در عین حال باید توجه داشت که این اولین قطار نبوده که وارد کشور می‌شود و پیش از این ۲۰ قطار وارد کشور شده است. این قطارها با لکوموتیو و واگن کنسرسیوم بوده است.

معاون حمل‌ونقل کنسرسیوم توسعه ریلی در پاسخ به اظهارات راه‌آهن مبنی‌بر اینکه خطوط ریلی اصلاح نشده‌اند، توضیح داد: متولی احداث خطوط ریلی همین خط برون‌مرزی خواف - هرات، راه‌آهن ایران نبوده بلکه معاونت ساخت و توسعه زیربناهای حمل‌ونقل کشور در وزارت راه بوده است. معاونت ساخت ۱۴ ماه پیش تاییده فنی خط را صادر کرده، یعنی ۱۴ ماه پیش رفع نواقص اولویت‌دار به پایان رسیده است و پس از آن هم از این خطوط بازدید کردند و به آن تاییدیه دادند.

طاهرافشار با بیان اینکه در این ۱۴ ماه هم مدام استاندارد خط در حال بهبود است، افزود: هر ماه قطار از روی این خط اعزام می‌شود؛ ۱۴ ماه پیش اولین قطار از ترکیه روی این خط عبور کرده و به روزنک رفته است؛ زمانی‌که بهره‌برداری از یک خط ریلی به این صورت باشد، نمی‌توان گفت که استاندارد ندارد یا رفع نواقص از آن انجام نشده است. متولی رفع نواقص هم شرکت ساخت است و ما ذیل شرکت ساخت این کار را انجام دادیم و هنوز هم در حال انجام است.

افغانستان خطوط ریلی خود را به کنسرسیوم ریلی ایران واگذار کرده است

وی خاطرنشان کرد: ما با ترکمنستان و ترکیه هم خط مشترک داریم. آیا راه‌آهن ایران به خطوط این کشورها هم تاییدیه فنی داده است؟ وضعیت خطوط ریلی کشور افغانستان به‌ راه‌آهن ایران ارتباطی ندارد و از نقطه صفر مرزی به افغانستان مربوط است. افغانستان هم این خطوط را به کنسرسیوم ریلی ایران واگذار کرده است؛ کنسرسیوم توسعه ریلی تا پنج سال بهره‌بردار خطوط ریلی در افغانستان است و انتقال بار و ناوگان از هر کشوری باید با ما هماهنگ شود، چون مسئولیت کامل خطوط ریلی در افغانستان به ما سپرده شده است.

معاون حمل‌ونقل کنسرسیوم توسعه ریلی بیان کرد: اگر راه‌آهن نگران است که خط ایمنی نداشته باشد، باید از آنها پرسید که آیا لکوموتیو، واگن و پرسنل از راه‌آهن ایران است که نگران ایمنی آن باشند؟ به فرض اگر خط ناامن باشد و امنیت در افغانستان وجود نداشته باشد، خود کنسرسیوم ریلی لکوموتیو و واگن گذاشته است و از خدمات و تعمیرات راه‌آهن استفاده نمی‌کند؛ تمام هزینه‌های این اتفاق را بخش خصوصی می‌دهد، با دستور نماینده ویژه رئیس‌جمهور در امور افغانستان و دستور مستقیم وزیر راه و شهرسازی و با حمایت شورای عالی امنیت ملی این اتفاق افتاده است.

طاهرافشار درباره اظهارات راه‌آهن مبنی‌بر اینکه کنسرسیوم توسعه ریلی هنوز تشریفات گمرکی را برای ترانزیت کالا صورت نداده است، گفت: ناظر کل گمرکات استان خراسان هفته گذشته در مصاحبه‌ای عنوان کرد که تا الان تمامی قطارها با انجام تشریفات گمرکی و هماهنگی قبلی بوده و از الان به بعد هم با هماهنگی انجام می‌شود و توسط استاندار خراسان رضوی هم از قبل ورود این قطار را اطلاع داده بود. بنابراین ما تشریفات گمرکی را انجام داده و می‌دهیم.

راه‌آهن لکوموتیو کنسرسیوم ریلی را توقیف کرد

وی در پاسخ به اینکه در حال حاضر موانع عبور بار افغانستان از خاک ایران در شرایطی که راه‌آهن ابراز موافقت کرده، چیست؟ گفت: راه‌آهن لکوموتیو کنسرسیوم را بدون دلیل و بدون اینکه بدهی و نقصی داشته باشد، از یک اردیبهشت توقیف کردند، یعنی آن را متوقف کردند، آن هم در حالی که این توقیف نه حکم قضایی و نه حکم راه‌آهن را دارد، آن هم در شرایطی که ما کار برون‌مرزی می‌کنیم.

معاون حمل‌ونقل کنسرسیوم توسعه ریلی بیان کرد: این لکوموتیو هم وظیفه رفع نواقص برون از کشور را داشته و هم وظیفه ادامه احداث این خط ریلی (قطعه چهار خطر ریلی ایران - افغانستان) را بر عهده داشته است. راه‌آهن با این کار، پروژه تکمیل خطوط برون‌مرزی را هم متوقف کرده و منافع ملی کشور را به بازی کرده است. راه‌آهن مدام مصاحبه می‌کند که با عبور بار افغانستان موافقت کرده است، اما لکوموتیو را به ما برنمی‌گرداند.

بیشتر بخوانید کشورهای همسایه، ایران را در ترانزیت دور می‌زنند کنسرسیوم هنوز تشریفات گمرکی قطار ترانزیتی افغانستان - ترکیه از خاک ایران را انجام نداده است

طاهرافشار با بیان اینکه ما آماده ارائه تمام مستندات به رسانه‌ها هستیم، گفت: راه‌آهن در کشور حکومت نظامی راه انداخته و هیچ‌کدام از شرکت‌ها جرات اظهار نظر ندارند. اینکه صدای کنسرسیوم هم درآمده به این خاطر است که حوزه فعالیت ما از نقطه صفر مرزی به خارج کشور است. همان بلایی که سر راه‌آهن برون‌مرزی شلمچه - بصره آمد و با حذف بخش خصوصی، کشور را از بهره‌برداری از آن کریدور محروم کرد، اکنون در راه‌آهن خواف - هرات هم در حال رخ دادن است.

وی بیان کرد: ما آخرین تاییدیه خود را از وزارت راه، دو هفته پیش گرفتیم و معاونت حمل ونقل وزارت راه دستور دادند که به‌دلیل منافع ملی، این قطار تجاری را به داخل منتقل کنید و به همین دلیل هم ما اقدام به این کار کردیم. اما بعد از تکذیب راه‌آهن ایران که قطاری وارد کشور نشده، راه‌آهن افغانستان اعتراض کردند و تجار این کشور هم نگران شدند که این قطار کجاست.

کریدور لاجورد باعث حذف جمهوری اسلامی از معادلات ترانزیتی منطقه می‌شود

معاون حمل‌ونقل کنسرسیوم توسعه ریلی ادامه داد: بعد از آن هم مسئولان هیئت‌حاکمه افغانستان خیلی واضع و بدون تعارف گفتند اگر راه‌آهن جمهوری اسلامی ایران نمی‌خواهد بگذارد کریدور شرق به غرب یا جاده ابریشم به بهره‌برداری برسد، ما از مسیر کریدور لاجورد (یعنی ترکمنستان - دریای خزر- آذربایجان - ترکیه) اقدام به انتقال محموله‌های خودمان به ترکیه می‌کنیم؛ در حالی که این کریدور باعث حذف جمهوری اسلامی از معادلات ترانزیتی در منطقه خواهد شد.

طاهرافشار با بیان اینکه وزارت راه قبلا طی یک نامه کتبی مسئولیت ترانزیت با افغانستان را به کنسرسیوم ریلی واگذار کرده بود، گفت: راهبری کنسرسیوم ریلی با وزارت راه است و ذیل سیاست‌های‌ وزارت راه و نظارت نماینده ویژه رئیس‌جمهور در افغانستان کار می‌کند و خودش سیاست‌گذار نیست. ما با هماهنگی کامل شورای عالی امنیت ملی برای بهره‌براری از کریدورها فعالیت می‌کنیم.

وی در پاسخ به اینکه چرا با گذشت یک هفته، مشکل عبور کالای افغانستان به ترکیه حل نشده است، بیان کرد: متاسفانه این اتفاقات زمانی افتاد که وزیر راه، آقای کاظمی قمی (نماینده ویژه رئیس‌جمهور در افغانستان) و رئیس‌جمهور خارج از کشور بودند و پیگیری‌ها طول کشید؛ اما ما در حال پیگیری هستیم و طی امروز و فردا این موضوع حل خواهد شد.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • آموزش‌های مهارتی کلید توسعه اشتغال پایدار در جامعه است
  • علم الهدی : برای حل مشکلات معیشتی کارگران نمی‌توانیم تنها به دنبال افزایش دستمزد باشیم
  • ارتقای فرهنگ و سواد سلامت از اولویت‌های حوزه بهداشت است
  • دبیرکل کتابخانه‌ها‌‌: مردم ایران کتاب‌نخوان نیستند + فیلم
  • راهکار توسعه اقتصادی و تقویت منابع ارزی؛ تولید زیر تیغ واردات یارانه‌ای!
  • همه ادارات شهرستان دشتی باید کتابخانه داشته باشند
  • راه‌آهن، لکوموتیو کنسرسیوم را توقیف کرده است/ افغانستان به‌دنبال استفاده از کریدور لاجورد
  • شهرهای مولد در سواحل نقش مهمی در تقویت معیشت خانوارها دارد
  • نهاد کتابخانه‌های عمومی زمینه‌ساز ترویج فرهنگ کتاب و کتابخوانی
  • کتاب‌های مشکوک به آرسنیک در کتابخانه ملی فرانسه